خلاصه داستان : "مری اسمیت" به دلیل موقعیت سیاسی پدر خود نمی تواند خوشگذرانی کند.او تصمیم می گیرد شرایط را تغییر داده و دو خدمتکارش را متقاعد می کند همراه آنها با قراری عاشقانه با یک گاوچران برود.او به گاوچران می گوید که یک خدمتکار بوده و به دلیل آزار و اذیتهای پدرش خانه را ترک کرده و...

خلاصه داستان : داستان عده ای که پی می برند فامیل یکی از دوستان شان برایش 3 میلیون دلار ارث باقی گذاشته است و همگی تلاش می کنند به این پول دست یابند.

خلاصه داستان :یک مادر و دختر متوجه می شوند شخصیتهایشان با هم عوض شده و مجبور هستند در یک جمعه عجیب به جای هم زندگی کنند...

خلاصه داستان :"کلی" در شهر "گرنتویل" به عنوان فروشنده نیمه وقت مشغول بکار شده و آرامش درونی خود را پیدا می کند. او با "گریف" رئیس پلیس شهر آشنا شده و شبی عاشقانه را با او می گذارند. او در گذشته دچار آسیب روحی شده و در نهایت به عنوان پرستار کودکان معلول در بیمارستان مشغول بکار می شود...